رفت...
به همین سادگی
دیگر از چه می توان گفت
وقتی عشقی نیست
رفت
و من
و غروب
و تنهایی
به همین سادگی!
شهلا
سهشنبه 16 بهمن 1386 ساعت 08:53
ظهرهای برفی زمستون
که بیرون آسمون تاریکه
نشستن کنار بخاری و
خوندن یه کتاب
همراهه یه قهوه ی داغ
می شه تموم زندگی من.
شهلا
شنبه 6 بهمن 1386 ساعت 18:23