من نمی دونم چطور شد

من چه جوری دل سپردم

من فقط دیدم که چشماش

پره بارونه و خواهش

عاشقونه من و بردش

تا ته حس نوازش


نگو

عشق اگر وجود داشته باشد
الویت اول زندگی آدم می شود
پس... نگو عاشقمی
وقتی به فکر همه هستی
جز من!


بازگشت

برگشتم

به اندازه ی تمام روزهایی که نبودم

خودم رو پیدا کردم

دارم به معنای واقعی کلمه

از زندگی کردنم

لذت می برم.

Repeat

ماه پشت ابر پنهان است

و من

در شب بی ستاره

پشت پنجره ی دل تنگی

تنهایی را تکرار می کنم.

بی خیال

تمام شدن

به اندازه ی تنها شدن

و این بار

پنهان شدن پشت بی خیالی...

 

پ ن: دیگه مهم نیست!